برخی افراد
معتقدند از آنجا که در ایران، خانمها بیشتر از آقایان به روانپزشک،
روانشناس یا مشاور مراجعه میکنند، بنابراین از مشکلات روانپزشکی بیشتری
هم رنج میبرند...
تجربه نشان میدهد که بخشی از این موضوع به مساله فرهنگی نهادینهشده در آقایان ایرانی و طرز تفکر آنها مربوط است.
بر
اساس پژوهشهای انجامشده، مشخص شده خانمها به دلیل خصوصیتهای
شخصیتیشان، کمی تلقینپذیرتر از آقایان هستند و به همین دلیل، حس تغییر و
یادگرفتن چیزهای جدید در آنها بالاتر است.
البته آقایان در کشور ما
به دلیل مسایل فرهنگی و اجتماعی، کمی خودشان را از یادگیری چیزهای جدید
کنار میکشند و چندان دوست ندارند اسرار زندگیشان را با فرد دیگری مانند
یک روانپزشک، روانشناس یا مشاور در میان بگذارند و از کمکهای او استفاده
کنند و معمولا بیشتر آنها اعتقاد دارند خودشان مشاور هستند و همه چیز را
میدانند بنابراین نیازی به کمک گرفتن از راهنماییهای فرد دیگری ندارند.
با
این حساب نمیتوان مراجعه بیشتر خانمها به روانپزشک، روانشناس یا مشاور
را نسبت به آقایان ناشی از رنج بردن تعداد بیشتری از آنها از بیماریهای
روانپزشکی دانست.
معمولا تمام خانمهایی هم که به روانپزشک،
روانشناس یا مشاور مراجعه میکنند، به درمان شخصی نیاز ندارند. یعنی یا
همسرشان نیاز به مشاوره داشته و مراجعه نکرده یا هر دوی آنها به کمک مشاور
نیاز داشتهاند و به دلیل مراجعه نکردن آقا، خانم مجبور به مراجعه فردی شده
است.
در برخی از موارد هم که خانم و آقا با یکدیگر مراجعه میکنند، آقا عنوان میکند من مشکلی ندارم و آمدهام ببینم مشکل همسرم چیست!
اختلالات خلقی در میان زنان بیشتر است
دکتر حامد محمدی کنگرانی
روانپزشک، مشاور خانواده و ازدواج، عضو کمیته رسانه و کمیته رواندرمانی انجمن روانپزشکان ایران
با
توجه به تمام بررسیهای انجامشده، آمار بیماریهای روانپزشکی مانند
افسردگی، اضطراب و... در ایران نسبت با کشورهای جهان، تفاوت چندان چشمگیری
ندارد.
البته ناگفته نماند برخی آمارها مانند میزان شادی، رضایتمندی
از زندگی و فرهنگ زندگی در ایران نسبت به خیلی از کشورهای دیگر پایینتر
است و این عوامل میتوانند ریسکفاکتوری برای ابتلا به افسردگی محسوب شوند.
معمولا آمار خانمها در سراسر دنیا از نظر ابتلا به بیماریهای اضطرابی و
اختلالات خلقی مانند افسردگی، از آقایان بیشتر است در حالی که آقایان بیشتر
از خانمها درگیر بیماریهایی مانند اختلال دوقطبی یا اسکیزوفرنی میشوند.
این تفاوت در ابتلا به بیماریهای روانپزشکی را میتوان به تفاوتهای ژنتیکی و تغییرات هورمونی ربط داد.
خانمها
به علت سپری کردن دوران قاعدگی و تغییرات هورمونی ناشی از آن و استرسهای
بارداری و زایمان بیشتر در معرض اختلالات خلقی قرار میگیرند ضمن اینکه در
سراسر دنیا از نظر اجتماعی تحت فشار بیشتری قرار دارند؛ مثلا با سطح سواد و
تحصیلات برابر، حقوق کمتری نسبت به مردان دریافت میکنند و این استرسها
هم میتوانند در ابتلای آنها به اضطراب و افسردگی نقش داشته باشند.
در
بسیاری از کشورهای دنیا، بهخصوص کشورهای جهان سوم، خانمها بهرغم داشتن
تحصیلات بیشتر موقعیتهای شغلی و اجتماعی پایینتری دارند و استفاده نکردن
از مدارک تحصیلیشان میتواند بر کاهش سطح خلقوخویشان تاثیر بگذارد. بالا
رفتن سن و کاهش موقعیتهای ازدواج هم میتواند شانس ابتلا به اضطراب و
افسردگی را در خانمها افزایش دهد.