ترس‌های مادرشدن

 یکی از مهمترین و شایع‌ترین اســترس‌های مرتبـــط با زنان استرس‌های دوران بارداری است. این مسأله گاهی اوقات حتی قبل از ازدواج ذهنیت دختران را به خود مشغول می‌کند.


ترس و داشتن تردید در مورد مادرشدن، هراس از دوران بارداری، نگرانی در مورد آینده فرزند، نپذیرفتن جنسیت جنین، خواسته یا ناخواسته بودن بارداری، توافق زوجین با یکدیگر برای زمان باردارشدن، آمادگی ذهنی برای مادر شدن و پذیرفتن یک عضو جدید، نوع ارتباط زوجین، ترس از مسئولیت‌پذیری و شیوه‌های فرزندپروری همگی عواملی هستند که در شکل‌گیری استرس‌های ناشی از حاملگی موثر است.

گاهی اوقات براساس یک باور اشتباه، برخی زنان تصور می‌کنند فرزنددارشدن وسیله‌ای جهت تثبیت یک ازدواج متزلزل و پرتعارض است و با این وسیله ممکن است شکل زندگی شکل جدیدی به خود بگیرد. اما از طرفی دیگر ناباروری نیز مشکلات روحی و روانی خاصی برای زنان ایجاد می‌کند.

تقریباً 15 درصد زوجین از این مشکلات رنج می‌برند که این مسأله باعث احساس گناه، احساس بی‌کفایتی، کاهش اعتماد به نفس، ترس از طرد شدن، اضطراب و افسردگی در زنان می‌شود و گاه عاملی برای شکل‌گیری طلاق زوجین می‌شود. بنابر این مشکلات روان‌شناختی مرتبط با ناباروری دامنه استرس‌های زنان را افزایش می‌دهد.

برخی زنان ممکن است در طول دوره بارداری دچار افسردگی پس از زایمان شوند و سایکوز بعد از زایمان نیز یکی از اختلالات جدی روان پزشکی مرتبط با زنان به شمار می‌رود.
سایکوز پس از زایمان حتی خطرناک‌تر و آسیب‌زاتر از افسردگی به شمار می‌رود. تقریباً 18 درصد زنان از ماه‌های اولیه پس از زایمان ممکن است دچار این مشکل شوند.

سایکوز خود را با یک حمله حاد نشان می‌دهد در قدم اول زنان دچار تغییرات در خلق و خو می‌شوند و ممکن است رفتارشان با همسر، اطرافیان حتی نوزاد خود تغییر پیدا کند و دچار تخیل‌های غیرطبیعی شوند.

در برخی موارد هم دیده شده است که زنان با ابتلای به این عارضه علاقه خود را در زندگی و کار از دست می‌دهند و در فرزندپروری دچار سردرگمی و در موارد حادتر دچار هذیان و توهم می‌شوند.

زنان در روابط چگونه به خودشان ضربه می​زنند؟

بعد از اتمام یک ارتباط رمانتیک و نزدیک، همه آدم‌ها احساس قربانی شدن دارند و حتی یک لحظه هم به این فکر نمی‌کنند که ممکن است خودشان مقصر اصلی از هم پاشیدگی ارتباط‌شان باشند. هرچند زنان در مقایسه با مردان بیشتر سراغ کتاب‌های مربوط به روانشناسی روابط می‌روند اما این زنان هستند که  دو برابر مردان به جدایی فکر می‌کنند. 

بیشترین شکایت زنان این است که مردان از حل مشکلات زناشویی طفره می‌روند و در مقابل مردان ساکت و آرام همه چیز را تحمل می‌کنند و خودشان را قربانی یک ارتباط ناموفق می‌دانند اما بالاخره در جایی و در لحظه‌ای خاص این مردان هستند که کاملا غیرمنتطره دست‌های‌شان را به نشانه تسلیم بالا می‌آورند و اینجاست که حتی بهترین و برازنده‌ترین زن‌ها هم نمی‌توانند مانع تصمیم جدایی باشند که شریک‌شان گرفته است. اما چرا؟

 وقتی مردان کم می‌آورند

اگر یک خانم جوان هستی و به تازگی از همسرت جدا شده‌ای بهتر است به جای قربانی فرض کردن خودت، کمی‌منطقی در مورد جدایی بین خود و همسرت فکر کنی و برای همین قبل از هر چیز باید با ذهنیت مردان و احساسات درونی‌شان در مورد زنان آشنا شوی. تقریبا می‌شود گفت درصد زیادی از مردان این دیدگاه را در مورد شریک‌شان دارند که چرا با همه تلاش و توجه نسبت به ارتباط زناشویی‌شان، همچنان مورد انتقاد و سرزنش خانم‌ها قرار می‌گیرند.

آن‌ها معتقدند، زنان تنها برای شکایت آفریده شده‌اند. حالا چه شکایت و انتقاد شما درست و بجا باشد و چه نباشد، سرزنش کردن زنان حتی می‌تواند بهترین و رمانتیک‌ترین ارتباط‌ها را هم از هم بپاشاند. مردان دوست ندارند مورد انتقاد قرار بگیرند و از زنانی که می‌خواهند آن‌ها را با توجه به سلیقه خود تغییر دهند بیزارند، حتی اگر عاشق شریکشان باشند. مردان به‌دنبال زنانی هستند که آن‌ها را همان‌جوری که هستند بپذیرند. اگر در یک ارتباط موفق و پرسوزوگداز عاشقانه هستید و عادت به غرزدن و انتقاداز شریک‌تان را دارید، به‌زودی شاهد فرار همسرتان خواهید بود. بهتر است تا دیر نشده یاد بگیرید که شریک‌تان را همان‌طور که هست دوست داشته باشید.

 زنان مستقل مراقب باشند

استقلال داشتن و روی پای خود ایستادن، ویژگی خیلی خوبی است اما اگر یک خانم هستی یادت باشد خیلی این خصوصیتت را به رخ شریکت نکشی. مردان از زنانی که تمام کارهای‌شان را بدون کمک همسرشان انجام می‌دهند فراری هستند، آن‌ها دل‌شان می‌خواهد که زنان روی قدرت و حمایت آن‌ها حساب کنند و در واقع تکیه‌گاه شما باشند. البته یادتان باشد نباید در این موضوع خیلی زیاده‌روی کرد چون به همان اندازه‌ای که زنان بسیار مستقل می‌توانند مردان را از خود دور کنند، زنان خیلی محتاج و کسانی که حتی برای خرید خمیر دندان به کمک شریک‌شان نیازمندند، مورد تنفر و بیزاری مردان قرار می‌گیرند. شاید برای‌تان غیرمنطقی به‌نظر برسد اما این تصمیم شماست که بین یک ارتباط پایدار و ناپایدار یک کدام را انتخاب کنید.

دلیل مهمی‌که زنان، مردان را ترک می‌کنند

دلایلی که مردان، زنان را به خاطر آن ترک می‌کنند خیلی بیشتر از دلایلی است که زنان به خاطر آن مردان را ترک می‌کنند و جالب‌ اینجاست که زنان در بیشتر بحث‌ها و مشکلات به‌دنبال راه‌حل هستند هرچند دو برابر مردان به جدایی فکر می‌کنند و در این شرایط مردان با بروز یکی از دلایلی که برای‌تان گفتیم و ادامه پیدا کردن آن، آسان‌ترین راه را جدایی می‌دانند. زنان به‌دنبال توجه مردان هستند و دوست دارند مرکز توجه شریک‌شان قرار بگیرند. بی‌توجهی حتی بیشتر از کتک و آزار و اذیت‌های فیزیکی می‌تواند زن را نسبت به مرد سرد کند.

بیشترین شکایت زنان در مورد مردان، روی این موضوع است که چرا مردان در تصمیم‌گیری‌های‌شان نظر و دیدگاه آن‌ها را نمی‌پرسند. مردانی که نسبت به کارهای شریک‌شان بی‌تفاوت هستند و در کارهای مورد علاقه‌شان، مشوق خوبی نیستند، به تدریج باعث دوری و سردی روابط می‌شوند. زنان، مردانی که خیلی تودار هستند را نمی‌پسندند و در عوض دوست دارند شریک‌شان در مورد احساسات و باورهایش با آن‌ها صحبت کند. آ‌ن‌ها از مردان مرموز بیزار هستند. در اختلاف‌های زناشویی مردانی که عادت به معذرت‌خواهی ندارند باعث آزار شریک‌شان می‌شوند و این موضوع در درازمدت باعث جدایی ارتباط خواهد شد. با وجود این زنانی که محبت و توجه کافی را از سمت شریک‌شان دریافت کنند می‌توانند سخت‌ترین شرایط را هم تحمل کنند و این همان اصل مهمی‌است که مردان باید به آن عمل کنند.

  این‌کار، مردان را فراری می‌دهد

مردان از گریه کردن زنان بیزارند، به خصوص زنانی که حتی در ساده‌ترین و کوچک‌ترین بحث‌ها اشک‌شان در می‌آید نمی‌توانند در دراز مدت مورد علاقه و توجه یک مرد قرار بگیرند. مردان عاشق زنان منطقی هستند و این همان ویژگی است که دوست دارند همسرشان آن را داشته باشد. زنانی که می‌خواهند مردان را تحت کنترل خود در بیاورند نمی‌توانند ارتباط پایداری را داشته باشند. موضوع مهم دیگر بحث آزادی مردان است. بعضی از مردان آنقدر در ارتباط‌های‌شان توسط شریک‌شان محدود می‌شوند که حتی نمی‌توانند با دوستان و همکاران خود فضایی برای صحبت و ارتباط داشته باشند و این اتفاق زنگ خطری است که باید جدی‌ گرفت. مردان نیاز به فضا دارند و اگر این فضا را از آن‌ها سلب کنید دیر یا زود آن‌ها شما را ترک خواهند کرد.

زنانی که هرگز از وضعیت چهره و اندام خود راضی نیستند نمی‌توانند مورد علاقه مردان قرار بگیرند. آن دسته از زنانی که مدام از وضعیت خود برای شریک‌شان ابراز ناراحتی و نارضایتی می‌کنند با سرعت مردان را از خود فراری می‌دهند. مردان به‌دنبال زنان شادوقوی هستند و اگر شریک زندگی‌شان اعتماد به نفس کافی نداشته باشد، به سرعت از او بیزار می‌شوند و یک ارتباط، هرچند رمانتیک و نزدیک را ترک خواهند کرد.

از گرانی تا ضعف فرهنگی موانع مادر شدن

 آمارها نشان می‌دهد که 2/20 درصد از جوانان کشور نابارور هستند که جمعیتی در حدود 3 میلیون نفر را تشکیل می‌دهند. بررسی‌های آماری نشان می‌دهد که در سال‌های اخیر میزان ناباروری در کشور افزایش یافته این در حالی است که سیاست‌های دولت بر اساس افزایش جمعیت پایه‌گذاری شده است.
با وجود پیشررفت فناوری درمان ناباروری، مشکلاتی از قبیل گرانی، نبود حمایت‌های بیمه‌ای و ضعف فرهنگی بسیاری از زوج‌ها را هنوز در آرزوی اولاد نگه داشته است.در سه دهه اخیر انقلاب بزرگی در درمان ناباروری شده است به طوری که بسیاری از بیماری‌ها در این زمینه بهبود می‌یابد و برخی پزشکان اعلام می‌کنند با روش‌های جدید، دیگر فرد نابارور وجود نخواهد داشت.

فست فودها عامل افزایش ناباروری
اگرچه پیشرفت علم در خیلی از موارد موجب کاهش یا درمان ناباروری شده است اما بررسی‌ها، علت شیوع آن در عصر حاضر را نیز نشان می‌د‌هد. بر اساس شعار پیشگیری بهتر از درمان است،‌ پزشکان درباره تغییر سبک زندگی هشدار می‌دهند و همان را عامل افزایش ناباروری می‌دانند.

یک متخصص زنان و زایمان درباره دلایل افزایش ناباوری به «حمایت» می‌گوید: در سال‌های اخیر بدلیل افزایش مصرف مواد غذایی هورمونی، فست فود، سیگار و مواد مخدر، آمار ناباروری افزایش یافته است. «اعظم میری» می‌افزاید: بررسی‌ها نشان می‌دهد 25 درصد مشکلات ناباروری مربوط به زنان و 50 درصد آن به مردان مرتبط است. البته در 25 درصد موارد نیز برای ناباروری دلیلی وجود ندارد.

او با انتقاد از هزینه‌های سنگین درمان ناباروری در ایران بیان می‌کند: هزینه درمان ناباروری در ایران، بسیار سنگین است و بیمه‌ها هم آن را تقبل نمی‌کنند. در کشور ما تجهیزات و داروهای درمان ناباروری از سایر کشورها تأمین می‌شود که با توجه به افزایش قیمت دلار بر این هزینه‌ها نیز افزوده می‌شود و بسیاری از زوج‌ها را در حسرت بچه‌دار شدن نگه می‌دارد.

از حمایت‌های بیمه‌ای خبری نیست
داستان بیمه‌های درمانی در کشور ما به این صورت است که هر کس ماهانه مبلغی را پرداخت می‌کند تا هنگام بیماری، بیمه‌ها، هزینه درمانش را پرداخت کنند اما در ایران ما برخی از خدمات درمانی شامل بیمه نمی‌شود. شاید به عقیده مسئولان این درمان‌ها غیرضروری باشد اما درمان ناباروری یکی از درمان‌های ضروری و مهم محسوب می‌شود که حمایت بیمه‌ها در این زمینه ضروری است. نگاه به آمار طلاق براثر مشکلات بچه‌دار نشدن زوج‌ها اهمیت آن را ثابت می‌کند.

فاطمه 41 ساله است و برای درمان به مرکز درمان ناباروری رویان مراجعه کرده است وی در گفت‌وگو با «حمایت» بیان می‌کند: من و همسرم هر دو نابارور هستیم و برای درمان باید از تخمک و اسپرم اهدایی استفاده کنیم. هزینه تخمک اهدایی بسیار زیاد است. زیرا باید مبلغ مورد نظر خانمی را که برای جراحی انتخاب می‌شود، به صورت جدا پرداخت کنیم علاوه بر آن هزینه‌ سونوگرافی و مراقبت‌های دوران بارداری نیز زیاد است.فاطمه بیان می‌کند: هنوز بیمه هزینه این درمان‌ها را تقبل نکرده‌است. پزشکان حدود 20 میلیون تومان هزینه درمان ناباروری و مراقبت‌ها را برای ما تخمین زده‌اند.

هزینه درمان ناباروری 10 برابر شد
اگرچه افزایش قیمت دلار موجب افزایش همه کالاها و خدمات شده است اما زیاد شدن هزینه‌های درمانی می‌تواند زنگ خطری جدی برای حوزه سلامت باشد. رییس انجمن علمی تخصصی ناباروری و باروری ایران، نیز از هزینه‌های بالای درمان ناباروری در کشور انتقاد می‌کند و توضیح می‌دهد: با توجه به افزایش نرخ دلار حداقل هزینه برای درمان ناباروری، سه میلیون تومان است.دکتر «محمدابراهیم پارسانژاد» اظهار می‌کند: برای مثال، قیچی آندوسکوپی که تا یک سال قبل 300 هزار تومان بود حالا به 3 تا 4 میلیون تومان رسیده است.وی نسبت به سازمان‌های بیمه گر انتقاد می‌کند و ادامه می‌دهد: بیمه‌های پایه، این قبیل خدمات را پوشش نمی‌دهند و همین موضوع باعث شده تا هزینه های درمان ناباروری برای زوج‌های متقاضی فرزند، بسیار سنگین باشد.

5 میلیون تومان هزینه رحم اجاره‌ای
یکی از راه‌های فرزندآوری استفاده از رحم اجاره‌ای است اما این موضوع بدلیل هزینه زیاد و تفکرات نادرست به عنوان آخرین راهکار مورد استفاده تعداد کمی از خانواده‌ها قرار می‌گیرد. سمیه 32 سال دارد بدلیل ابتلا به سرطان نابارور شده است؛ او در گفت‌وگو با «حمایت» بیان می‌کند: بدلیل ابتلا به سرطان ،پزشکان مجبور به برداشتن رحم و تخمدانم شدند بنابراین برای باروری نیازمند ذخیره تخمک بودم که فقط برای این کار 7 میلیون تومان هزینه پرداخت کردم. او تاکید می‌کند: من نیازمند رحم اهدایی هستم اما همسرم موافق این کار نیست و البته تأمین 5 میلیون هزینه آن نیز برایمان سخت است. این بیمار بیان می‌کند: بدلیل تفکرات اشتباه و نداشتن آگاهی خیلی‌ها از اجاره رحم منصرف می‌شوند.

نبود فرهنگ‌سازی مناسب، عامل ناباروری
ناآگاهی نسبت به درمان ناباروری موجب بروز مشکل زیادی می‌شود و ادامه این روند جامعه را تهدید می‌‌کند. یک جامعه شناس درباره این موضوع به «حمایت» می‌گوید: پرداختن به موضوع های جنسی و درمان آنها در کشور ما تابو و عمل زشتی محسوب می‌شود بنابراین رسانه‌ها نمی‌توانند به وضوح به آن بپردازند. «احمد سعیدی» می‌افزاید: تابو بودن این موضوع ها موجب شده تا اطلاع‌رسانی در این زمینه از سوی رسانه‌ها نشود.

وی تاکید می‌کند: تا زمانی که اطلاع‌رسانی شفاف در این زمینه نشود بنابراین نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که این قبیل کارها در کشور بدون مشکل صورت بگیرد.البته در سال‌های اخیر سیاست‌های دولت به سمت افزایش جمعیت سوق داده شده است بنابراین می‌توان با فرهنگ‌سازی صحیح در زمینه درمان مشکلات ناباروری گام برداشت.

شش کار زنانه برای دیوانه کردن مردها!

چرا خانمها هر اتفاق کوچکی در زندگی را به بهانه ای برای گرفتن هدیه تبدیل میکنند. ما آقایان بعد از یک روز کاری عادی و کاملا خسته با تصور فقط یک شام ساده به منزل می آییم. اما صحنه ای را که با آن مواجه میشویم ما را شوکه میکند.

ادامه مطلب ...

شایع ترین جرم درون زندان زنان چیست؟

مردانی که به هر جرمی که به زندان افتاده باشند، «اعمال منافی عفت و اخلاق» جایی در میان عنوان جرم‌هایشان ندارد، اگر هم داشته باشد آن‌قدر کم است که در میان آمار رسمی سازمان زندان‌ها حرفی از آن‌ها نباشد. اما داستان برای زنان زندانی فرق می‌کند؛ این را می‌شود از آمارهای رسمی سازمان زندان‌ها فهمید؛ آماری که می‌گوید رتبه اول در جرم‌های ارتکابی زنان و مردان زندانی یکی است: موادمخدر، ولی وقتی نوبت به رتبه دوم می‌رسد، داستان فرق می‌کند.

این را می‌شود از حرف‌هایی فهمید که دیروز غلامحسین اسماعیلی، رییس سازمان زندان‌ها، با «فارس» زده است. او با این‌که از کاهش یک‌درصدی آمار زندانیان زن مربوط به جرایم موادمخدر نسبت به سال گذشته خبر داده ولی خبرهای دیگری هم داشته است؛ خبرهایی مثل افزایش یک‌درصدی آمار زندانیان زن که با جرم سرقت در زندان‌ها به سر می‌‌برند نسبت به سال گذشته و آمار پنج‌درصدی زنان زندانی از کل زندانیان کشور. اسماعیلی درباره تعداد جرائمی که زنان زندانی به دلیل ارتکاب آن‌ها در زندان‌ها هستند هم حرف‌هایی داشته است: «جرم اول در زنان مانند مردان جرم موادمخدر است و جرم دوم اعمال منافی عفت و جرم سوم سرقت است در حالی که در مردان سرقت جرم دوم است و در مجموع آمار زندانیان زن که به جرم موادمخدر در زندان‌ها به‌سر می‌برند نسبت به سال گذشته یک‌درصد کاهش و آمار زندانیان زن که با جرم سرقت در زندان‌ها هستند یک‌درصد نسبت به سال گذشته افزایش داشته است.» حالا سال‌هاست که مسئولان سازمان زندان‌ها، بهزیستی، نیروی انتظامی و... از افزایش تعداد زنانی حرف می‌زنند که خیابان محل کارشان است و آفتاب که غروب می‌کند، کم‌کم کارشان در خیابان‌های شهرهای بزرگ شروع می‌شود؛ زنانی که کارشان به اعتقاد این مسئولان، منافی عفت است و لقبشان هم «خیابانی» و«ویژه».

سال 85 را باید تنها سالی دانست که چندنفر از مسئولان کشور و پژوهشگران، رغم تقریبی این زنان را 300‌هزارنفر اعلام کردند. در آن زمان برای اولین‌بار این پژوهشگران دفتر امور آسیب‌دیدگان اجتماعی بهزیستی بودند که زنگ خطر پایین‌آمدن سن زنان روسپی را به صدا درآوردند. در بررسی‌ای که در آن زمان درباره گروه سنی زنان خیابانی انجام شد از بین شش‌هزار و 53 زن خیابانی که در کل کشور زندانی بودند، دختران بین 15 تا 25 سال، بیشترین تعداد را تشکیل می‌دادند. همان هشت سال پیش هم بود که هادی معتمدی، مدیرکل وقت دفتر آسیب‌های اجتماعی بهزیستی کشور، گفت آمار نجومی درباره این پدیده را قبول ندارد ولی همزمان گفت که چهار‌هزار زن خیابانی در کشور وجود دارد که بهزیستی تنها قادر است سالانه 1500نفر از آن‌ها را ساماندهی کند؛ ساماندهی‌ای که معلوم نبود برنگشتن این زنان را به کار قبلیشان تضمین کند زیرا به گفته او «نیمی از زنانی که ساماندهی شده‌اند به چرخه کارگری جنسی در مقابل دریافت پول، بازمی‌گردند.»

مسئولیت نگهداری از «زنان خیابانی» و «دختران فراری» با بهزیستی است، ولی طبق قانون، این وزارت کشور است که باید تعداد آن‌ها را اعلام کند؛ اتفاقی که تا به حال نیفتاده است. اما اگر هیچ‌یک از نهادهای مسئول در حوزه این زنان، حرف و برنامه‌ای برای آن‌ها نداشته باشند، مسئولان نیروی انتظامی هستند که با شروع هر مرحله از طرح امنیت اجتماعی که حالا عمرش به هشت سال می‌رسد، بگویند که برای این زنان برنامه ویژه‌ای دارند: جمع‌آوری آن‌ها و تحویل دادنشان به مراجع قضایی؛ راهی که مقصدش به زندان می‌رسد و نتیجه‌اش رتبه دوم جرم «اعمال منافی عفت» در جرایم ارتکابی زنان زندانی است؛ موضوعی که مسئولان سازمان زندان‌ها حالا آن را براساس آمارهایشان تایید می‌کنند. زندانی‌کردن یا نکردن زنان خیابانی همیشه محل بحث‌ونظر بسیاری بین جامعه‌شناسان و روانشناسان بوده است؛ کارشناسانی که تعدادی‌شان می‌گویند جای مناسب برای این زنان زندان است و بس و تعدادی‌شان مخالف این نظر هستند.

دکتر دانش، روانشناس زنان،بالارفتن تعداد زنانی را که با جرم «اعمال منافی عفت» به زندان افتاده‌اند، نتیجه حساسیت‌های جامعه و مسئولان انتظامی می‌داند: «در سال‌های گذشته شاهد بوده‌ایم که برنامه‌های ویژه‌ای برای زنان، وضعیت حجابشان و... در نظر گرفته شده و حتی ستادهای ویژه‌ای در این‌باره تشکیل شده است؛ یعنی این‌که هروقت حساسیت‌ها درباره زنان بالاتر برود و آن‌ها را به هر بهانه‌ای دستگیر کنیم، معلوم است که آمار کسانی که جرمشان منافی عفت نامیده می‌شود، بالا می‌رود.»

شیوا شکاری، عضو مرکز مطالعات زنان و فعال حقوق زنان، هم می‌گوید که چند دلیل در بالارفتن تعداد زنان خیابانی در زندان‌ها وجود دارد: «مهم‌ترین این دلایل به قوانین خانواده کشور ما بازمی‌گردد، قوانینی که حمایتی از زنان نمی‌کند و در رابطه‌شان با مردان، حق را به مردان می‌دهد و در طلاق‌هایی که رخ می‌دهد، حمایتی از زنان نمی‌کند. دلیل دوم مسائل اقتصادی است و به این دلیل که زنان از مردان فقیرتر هستند، آن‌ها را بیشتر درگیر می‌کند و در صورت نداشتن حمایت، آن‌ها را به کارهای خلاف وامی‌دارد. دلیل دیگر این است که اعتقادات مذهبی در کشور ما هنوز نتوانسته نقش تاثیرگذار را برای جلوگیری از رفتن زنان به سمت کارهایی بگیرد که خلاف عفت شناخته می‌شوند.» او نقش نهادهای دولتی را در حمایت‌نکردن از زنان و خانواده‌های آسیب‌پذیر از عوامل تاثیرگذار در بالارفتن تعداد زندانیان زن می‌داند: «در همه کشورهای دنیا خانه‌های امنی برای زنان آسیب‌پذیر وجود دارد؛ در حالی که در ایران فکری به این حال نشده و اگر هم شده است پاسخگوی نیازها و تعداد این زنان نیست.»